به یاد زنده یاد سهراب سپهری

به یاد زنده یاد سهراب سپهری

کودک آفتاب در کوچه های تنهایی کاشان می لرزید. با قصه های سرزمین خواب بیگانه بود. مردم  اغلب در سطح زندگی می کنند و کسی از اعماق چشمهایش خبری نداشت.همانند سیب یک معجزه بود و سرخی و شادابی را به چشم های حریص مهتاب ارزان می فروخت. پاک و فروتن و فیلسوف بود با همه تاریکی های سایه ها و با قلم مو محو می کرد پلشتی ها را.در چمدان زندگی در لابلای درختان اقاقیا آنقدر با شکوه و زیبا بود که نمی‌توان او را در سرزمین های سیمانی و بی روح و بیرحم با کاسه های کثیف سکه و ریا تعریف کرد......

۱ ۰ ۱ دیدگاه

دیدگاه‌ها (۱)

عالی بود.
خدا همۀ رفتگان را رحمت کنه.

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی

جای پای باد

وبلاگ جای پای باد | آرامش نگاه
ما نگاهی دیگر به کتب فارسی دهه های پیش و نیز اشکالی متفاوت از نثر و شعرهای نو، خواهیم داشت.

آخرین مطلب
پربیننده ترین مطالب
بایگانی