قبرم

قبرم

تقدیم به پدربزگ های عزیزم

روی قبرم بنویسید کبوتر شد و رفت

زیر باران غزلی خواند و دلش تر شد و رفت

روز میلاد همانروز که عاشق شده بود 

مرگ با لحظه میلاد برابر شد و رفت

هر غروب از دل خورشید گذر خواهد کرد 

آدمی ساده که یک روز کبوتر شد و رفت

                                                                    «ناشناخته»

۱ ۰ ۰ دیدگاه

دیدگاه‌ها

هیچ نظری هنوز ثبت نشده است.
ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی

جای پای باد

وبلاگ جای پای باد | آرامش نگاه
ما نگاهی دیگر به کتب فارسی دهه های پیش و نیز اشکالی متفاوت از نثر و شعرهای نو، خواهیم داشت.

آخرین مطلب
پربیننده ترین مطالب
بایگانی