سوزن ته گرد بر صفحات خاطرات حسنک گره می خورد
کت و شلوارش گشاد و بزرگ شده
فانوس کودکی اش در کوچه های باران زده روشن است
صدای پاک دیوار باغ و حیوانات صدایش می کند - حسنک کجایی
آب سرد و روشن آفتاب رخش را تابناک کرده است
سوزن ته گرد بر صفحات خاطرات حسنک گره می خورد
کت و شلوارش گشاد و بزرگ شده
فانوس کودکی اش در کوچه های باران زده روشن است
صدای پاک دیوار باغ و حیوانات صدایش می کند - حسنک کجایی
آب سرد و روشن آفتاب رخش را تابناک کرده است
وبلاگ جای پای باد | آرامش نگاه
ما نگاهی دیگر به کتب فارسی دهه های پیش و نیز اشکالی متفاوت از نثر و شعرهای نو، خواهیم داشت.
دیدگاهها
هیچ نظری هنوز ثبت نشده است.